گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 20
... و غیبت آغاز شد







امام حسن عسکري 7 در هشتم ربیع?الاول سال 260 ق. یعنی در زمانی که حضرت مهدي 7 پنج سال بیشتر نداشتند، به دست
که در مراسم ؛» ابوالادیان بصري « خلیفه عباسی به شهادت رسید و امام عصر، بر پیکر پدر بزرگوار خویش نماز گزارد. 22 ،» معتمد «
تشییع و خاکسپاري امام یازدهم حضور داشته، شاهد نماز خواندن امام مهدي 7 بر پیکر پدر بزرگوار خویش بوده است. روایتی که
در این زمینه از او نقل شده به قرار زیر است: من در خدمت حسن بن علی بن محمد [امام یازدهم] 7 کار می?کردم و نوشته?هاي او
را به شهرها می?بردم در مرض موتش شرفیاب حضور او شدم و نامه?هایی نوشت و فرمود: اینها را به مدائن برسان. چهارده روز
سامرا) می?شوي و واویلا از خانه من می?شنوي و مرا روي تخته غسل ) » سرّ من رأي « سفرت طول می?کشد و روز پانزدهم وارد
می?بینی. ابوالادیان گوید: عرض کردم: اي آقاي من! چون این پیشامد واقع شود به جاي شما کیست؟ فرمود: هر کس جواب
نامه?هاي مرا از تو خواست او بعد من قائم [به امر امامت] است. عرض کردم: نشانه?اي بیفزایید. فرمود: هر کس بر من نماز خواند
او است قائم بعد از من. عرض کردم: بیفزایید. فرمود: هر کس به آنچه در همیان است خبر داد اوست قائم بعد از من، هیبت حضرت
مانع شد که من بپرسم در همیان چیست. من نامه?ها را به مدائن رسانیدم و جواب آنها را گرفتم و چنانکه فرموده بود روز پانزدهم
پسر علی، برادرش بر » جعفر کذّاب « برگشتم و در خانه?اش واویلا بود و خودش روي تخته غسل بود. بناگاه دیدم » سرّ من رأي « به
در خانه است و شیعه گرد او جمعند و تسلیت می?دهند و به امامت تهنیت می?گویند. با حود گفتم: اگر امام این است که امامت
قمار می?کند و تنبور هم می?زند. من نزدیک او رفتم و تسلیت » جوسق « باطل است؛ زیرا می?دانستم جعفر شراب می?نوشد و در
خادم حضرت عسکري] بیرون آمد و گفت: اي آقاي من! برادرت کفن ] » عقید « گفتم و تهنیت دادم و چیزي از من نپرسید. سپس
عثمان ) » سمّان « شده است برخیز و بر او نماز بگذار. جعفر بن علی با شیعیان او که اطرافش بودند وارد حیاط شد و پیشاپیش شیعیان
وقتی وارد صحن خانه شدیم جنازه حسن بن علی بر روي تابوت کفن .» سلمه « معروف به » حسن بن علی « بن سعید عمري) بود و
بگوید؛ کودکی با صورتی گندمگون، موهایی » الله اکبر « کرده بود. جعفر جلو ایستاد که بر برادرش نماز بخواند. چون خواست
مجعد و دندانهایی که در بین آنها فاصله بود، از اتاق بیرون آمد و رداي جعفر را عقب کشید و گفت: اي عمو! من سزاوارم که به
جنازه پدرم نماز گزارم عقب بایست. جعفر با روي درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودك جلو ایستاد و بر او نماز خواند و
[آنگاه حضرت عسکري] در کنار قبر پدرش به خاك سپرده شد. سپس [آن] کودك گفت: اي بصري! جواب نامه?ها را که با
توست بیاور. آنها را به وي دادم و با خود گفتم: این دو نشانه؛ باقی می?ماند همیان. سپس نزد جعفر بن علی رفتم که داشت ناله و
به او گفت: اي آقاي من! آن کودك کیست تا ما بر او اقامه دلیل » حاجز وشا « . فریاد می?کرد و از دست آن کودك می?نالید
کنیم. گفت: به خدا من تاکنون نه او را دیده?ام و نه می?شناسم. ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن علی 7
پرسش کردند و دانستند که فوت شده است. گفتند: به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟ عده?اي به جعفر بن علی اشاره کردند. آنها
بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند و به امامت تهنیت گفتند و اظهار داشتند که نامه?ها و اموالی که با ماست بگو نامه?ها از
کیست و اموال چقدر است؟ جعفر از جا پرید و جامه?هاي خود را تکان داد و گفت: از ما علم غیب می?خواهید؟! خادمی از میان
خانه بیرون شد و به آنها گفت: نامه?هایی که با شماست از فلان و فلان است و در همیان هزار اشرفی است که ده تاي آنها قلب
است. آنها نامه?ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند: آن که تو را به خاطر اینها فرستاده است او امام است... 2 شایان ذکر
به عنوان کسی که بر پیکر امام حسن عسکري 7 نماز گزارده یاد شده » ابو عیسی متوکل « است که در برخی از منابع تاریخی از
است؛ امّا این نقل تاریخی روایت شده را به این صورت می?توان جمع کرد که: ابتدا در خانه حضرت عسکري 7 و با تعداد
محدودي از خواص اصحاب بر پیکرشان نماز خوانده شده و بعد از آن، حضرت را براي تشییع جنازه به بیرون از خانه انتقال
صفحه 30 از 51
داده?اند و در آنجا فرد دیگري به طور رسمی بر پیکر آن جناب نماز گزارده است. 3 غیبت صغري با شهادت امام حسن عسکري 7
غیبت « دوران امامت امام عصر 7 آغاز شد و بنا به گفته بسیاري از صاحبنظران دوران غیبت کوتاه مدت آن امام، که از آن تعبیر به
می?شود نیز از همین زمان یعنی سال 260 ق. آغاز گردید. اما برخی از اهل تحقیق برآنند که آغاز غیبت صغري از همان » صغري
زمان تولد حضرت، یعنی سال 255 ق. بوده است. 4 دوران غیبت صغري تا سال 329 ق. ادامه داشت که بدین ترتیب بنابر دیدگاه
اول طول این دوران 69 سال و بنابر دیدگاه دوم طول این دوران 74 سال خواهد بود. غیبت کبري از سال 329 ق. به بعد دوران
می?کنیم، این دوران همچنان ادامه دارد تاروزي که به » غیبت کبري « دیگري از حیات امام عصر 7 آغاز می?شود که از آن تعبیر به
خواست خدا ابرهاي غیبت به کناري رود و جهان از خورشید فروزان ولایت بهره?مند شود. اما در مورد وجه تقسیم?بندي این دو
اطلاق می?شود با مردم » نوّاب خاص « دوران باید گفت که در دوران غیبت صغري حضرت ولی عصر 7 از طریق کسانی که به آنها
مشهور است پرسش?هاي شیعیان را پاسخ می?گفتند، اما در دوران غیبت » توقیع « در ارتباط بودند و از طریق نامه?هایی که به
امام عصر که » نواب عام « کبري این نوع ارتباط قطع شده و مردم براي دریافت پاسخ پرسش?هاي دینی خود تنها می?توانند به
همان فقهاي وارسته هستند، مراجعه کنند. نوّاب خاص امام عصر در طول دوران 69 ساله و یا 74 ساله غیبت صغري چهارتن از
بزرگان شیعه عهده?دار مقام نیابت و یا سفارت خاص امام عصر 7 بودند که اسامی آنها بدین قرار است: 1- ابوعمرو عثمان بن
سعید عَمري؛ 2- ابو جعفر محمد بن عثمان?بن سعید عَمري؛ 3- ابوالقاسم حسین?بن روح نوبختی؛ 4- ابوالحسن علی?بن محمد
سَمَري. با توجه به اهمیتی که شناخت نواب اربعه در درك وضعیت دوران غیبت صغري دارد در اینجا با استفاده از کتاب سیره
معصومان نوشته عالم گرانقدر شیعه مرحوم سید محسن امین به شرح حال این نواب می?پردازیم: نخست؛ ابو عمرو عثمان بن سعید
بن عمرو عَمْري، وي از قبیله بنی?اسد بود و نسبش به جدش، پدرف مادرش، جعفر عَمْري می?رسد. گویند: ابو محمد حسن
عسکري 7 به وي دستور داد که کنیه?اش را به کسر بگوید (عفمري). همچنین به وي عسکري نیز گفته می?شده است زیرا در
منطقه نظامی سرّمن?راي [سامرا] سکنی داشته است. او را سمّان (روغن فروش) نیز می?خوانده?اند. چون وي براي سرپوش نهادن
بر کار اصلی خود به خرید و فروش روغن مبادرت می?کرد و هنگامی که شیعیان، آنچه از مال و ثروت خویش بر ایشان واجب
بود، براي امام حسن عسکري 7 می?آوردند، ابوعمرو آنها را از روي تقیه و ترس در خیک?هاي روغن می?گذاشت و نزد آن امام
می?برد. امام علی هادي 7 نیز وي را به عنوان وکیل خود منصوب کرده بود و پس از آن امام، حضرت عسکري 7 نیز وي را به همین
مقام گماشته بود و سپس به عنوان سفیر حضرت مهدي 7 انتخاب شد. شیخ طوسی در کتاب?الغیبۀ، درباره وي گفته است: او استاد
و مورد وثوق بود... و امام هادي 7 در حق او فرموده بود: این ابوعمرو، مورد اعتماد و امین است. آنچه به شما می?گوید از جانب
من می?گوید و آنچه به شما می?دهد از جانب من می?دهد. همچنین یکی از اصحاب امام دهم 7 از ایشان پرسید: با چه کسی باید
معامله کنیم و از چه کسی باید بگیریم؟ و سخن کدامین کس را باید بپذیریم؟ امام 7 فرمود: عمري مورد اعتماد من است. آنچه به
تو دهد از جانب من است و آنچه به تو گوید از سوي من است پس سخن او را بشنو و از وي پیروي نما که او مورد وثوق و امین
است. 5 امام حسن عسکري 7 نیز پس از وفات پدرش، در حق او گوید: این ابوعمرو مورد وثوق و امین است. او محل اعتماد امام
قبلی و مورد اعتماد من در زندگی و مرگ است. پس آنچه به شما گوید از سوي من می?گوید و آنچه به شما دهد از جانب من
می?دهد. 6 عثمان بن سعید همان کسی بود که به هنگام غسل دادن پیکر پاك امام یازدهم 7 بر جنازه آن حضرت، حضور داشت و
مأموریت داشت که کار کفن و حنوط کردن و به خاکسپاري آن امام را انجام دهد. شیخ طوسی در همان کتاب می?گوید:
توقیعات صاحب?الامر 7 به دست عثمان بن سعید و پسرش محمد، به شیعیان و یاران خاص پدر آن حضرت می?رسید. این توقیعات
حاوي امر و نهی و پاسخ به مسائل و به همان خطی بود که در زمان امام حسن عسکري 7 نوشته می?شد. از این رو شیعه همواره بر
عدالت این پدر و پسر تأکید داشته است تا آن که عثمان بن سعید دنیا را وداع گفت و 7 پسرش وي را غسل داد و در سمت غربی
صفحه 31 از 51
بغداد در خیابان میدان، در قبله الذرب او را به خاك سپرد. 8 دوم: ابو جعفر محمدبن عثمان سعید عَمري، شیخ طوسی در
از استادانش روایت کرده است که گفتند: شیعه همواره عدالت عثمان?بن سعید را قبول داشته و » هبۀاللّه?بن محمد « کتاب?الغیبۀ از
کار خود را پس از مرگ عثمان به پسرش ابوجعفر واگذارده?اند. شیعه برعدالت و اعتماد و امانت ابوجعفر به خاطر نصی که دال بر
امانت و عدالت و فرمان به مراجعه به او در زمان حیات امام عسکري 7 است، اجماع دارد. همچنین پس از آنکه امام حسن عسکري 7
در زمان حیات عثمان?بن سعید دنیا را بدرود گفت، بازهم در عدالت ابوجعفر اختلاف پدید نیامد و کسی در امانتداري وي به
تردید نیفتاد. همچنین توقیعاتی که در خصوص مسایل مهم شیعه بود به دست وي نوشته می?شد و به همان خطی بود که در زمان
حیات پدرش، عثمان?بن سعید، نگاشته می?شد. 9 شیخ طوسی همچنین گوید: چون ابوعمرو عثمان بن سعید درگذشت، فرزندش
ابوجعفر محمدبن عثمان، به نص ابومحمد حسن عسکري 7 به جاي پدر قرار گرفت. و پدرش عثمان طی فرمانی وي را به سفارت
امام قائم 7 تعیین کرد. 10 امام حسن عسکري 7 فرمود: گواه باشید بر من که عثمان بن سعید عمري وکیل من و فرزندش محمد وکیل
فرزند من، مهدي شماست. 11 و نیز آن حضرت 7 به یکی از اصحابش فرمود: عمري و فرزندش مورد اعتمادند. پس هر چه به تو
دادند از جانب من داده?اند و آنچه به تو گفته?اند از جانب من گفته?اند. پس سخنان آن دو را بشنو و از آنان اطاعت کن که آن
دو مورد اعتماد و امانتند. 12 از محمدبن عثمان روایت شده است که گفت: به خدا سوگند صاحب?الامر هر سال در مواسم حج
حاضر می?شود و مردم را می?بیند و می?شناسد. مردم نیز او را می?بینند اما نمی?شناسند. و نیز در روایت آمده است که از وي
خداوندا « : پرسیدند: آیا صاحب?الامر 7 را می?شناسی؟ گفت: آري. آخرین باري که او را دیدم در کنار خانه خدا بود و می?فرمود
13 در گذشت وي در آخر جمادي?الاولی سال 305 یا 304 ق. رخ داد و جمعاً وي در حدود پنجاه ». وعده?ات را برایم محقق کن
سال سفارت امام زمان 7 را عهده?دار بود. 14 وي را در کنار مادرش در خیابان باب?الکوفه در بغداد به خاك سپردند. گویا مزار
وي اینک در وسط صحراست. سوم: ابوالقاسم حسین?بن روح?بن ابی بحر نوبختی، ابوجعفرمحمدبن عثمان دو یا سه سال پیش از
وفاتش وي را به جانشینی خود انتخاب و معرفی کرد. وي سران و بزرگان شیعه را جمع کرد و به آنان گفت: اگر مرگ من فرا رسد
کار به دست ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی خواهد بود. به من فرمان داده شده است که او را پس از خود به جاي خویش قرار
دهم پس به او مراجعه و در کارهاي خود بر او تکیه کنید. در روایت دیگري آمده است که از محمدبن عثمان پرسیدند: اگر براي
تو مسأله?اي پیش آمد، چه کسی جانشین تو خواهد بود؟ پاسخ داد: این ابوالقاسم حسین?بن روح?بن ابی بحر نوبختی جانشین من
و سفیر میان شما و صاحب?الامر 7 است و وکیل او و مورد وثوق و امین است. پس در کارهاي خود به او رجوع کنید و در مسایل
مهم خویش به او تکیه کنید. من به معرفی او مأمور شده?ام و اینک او را معرفی کردم. 15 ابوالقاسم حسین?بن روح در شعبان سال
در دروازه پل شوك به خاك سپرده شد. 16 چهارم: ابوالحسن علی بن محمد سمري، حسین بن » نوبختیه « 326 ق. درگذشت و در
احمد بن « روح به وي وصیت کرد و او به کاري که بدان مأمور شده بود پرداخت. شیخ?طوسی در کتاب الغیبۀ به سند خود از
نقل کرده است که گفت: در بغداد، خدمت بزرگان شیعه رسیدم، پس شیخ ابوالحسن علی بن محمد سمري، » ابراهیم بن مخلد
قدس?اللّه روحه، آغاز به سخن کرد و گفت: خداوند علی بن حسین بن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) را رحمت کند. بزرگان
تاریخ این روز را نگاشتند. پس خبر رسید که علی?بن?حسین در این روز وفات یافته است. 17 در روایتی دیگر آمده است که: علی
بن محمد سمري از بزرگان شیعه درباره علی بن حسین بن?بابویه پرسید؛ آنان پاسخ دادند. پس از ایشان پرسید. آنان نیز همین
جواب را به او گفتند: آنگاه سمري گفت: خدا شما را در مورد او اجر دهد ! او در همین ساعت وفات یافت. حاضران تاریخ را
یادداشت کردند. پس از هفده یا هجده روز خبر آمد که علی بن حسین در همان ساعت دنیا را وداع گفته است. 18 همچنین شیخ
طوسی در همان کتاب به سند خود از سمري نقل کرده است که وي چند روز پیش از وفات خود توقیعی از سوي امام زمان 7 براي
مردم آورد که در آن چنین آمده بود: بسم?اللّه الرحمن الرحیم. اي علی?بن?محمدسمري؛ خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو
صفحه 32 از 51
بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می?میري. پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که
دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوري نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعد از آن که دل?ها سخت
شد و زمین از ستم پر شد، به وقوع خواهد پیوست. به زودي از شیعیانم کسانی خواهند آمد که ادعاي دیدار مرإ؛ می?کنند. آگاه
باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعاي دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتري است. و لاحول و لاقوة إلّا
باللّه?العلی?العظیم. راوي گوید: چون روز ششم فرا رسید نزد علی?بن?محمد رفتیم دیدیم نزدیک است جان بدهد از او پرستش
شد: چه کسی جانشین تو خواهد بود؟ گفت: خدا را امري است که خود رساننده آن است. 19 وفات علی بن محمد سمري در نیمه
شعبان سال 328 یا 329 ق. رخ داد و پیکر وي در خیابانی معروف به شارع خلبخی در جنب باب?المحول نزدیک نهر آب ابو
عتاب، به خاك سپرده شد. 20 با وفات چهارمین نایب خاص امام عصر، دوران غیبت صغري به سر آمد و شیعیان بیش از پیش از
فیض وجود امام خود محروم گشتند. باشد تا پرده?هاي غیبت به کنار رود و جمال دل?آراي حجت حق آشکار شود. 21
2. الصدوق، محمدبن علی بن الحسین، کمال?الدین و . پی?نوشت?ها: 1. ر.ك: امین، سیدمحسن، سیره معصومان، ص 259
475 ، ترجمه با استفاده از ترجمه فارسی کتاب به قلم آیۀ الله کمره?اي. 3. ر.ك: الصدر سید محمد، - تمام?النعمۀ، ج 2، ص 476
5. الطوسی، ابوجعفر محمدبن الحسن، کتاب?الغیبۀ، . 4. ر.ك: امین، سیدمحسن، همان، ص 272 . تاریخ الغیبۀ الصغري، ص 298
» عثمان بن سعید « 7. مؤلف کتاب سیره معصومان اظهار می?دارد که: دستیابی به تاریخ وفات . 6. همان، ص 215 .215 - ص 214
.12 . 11 . همان، ص 216 . 10 . همان، ص 218 . 9. همان، ص 216 . براي ما میسّر نشد. 8. الطوسی، محمدبن الحسن، همان، ص 221
14 . این روایتی است که شیخ طوسی در کتاب?الغیبۀ از ابونصر هبۀاللّه بن محمدبن احمد .222- 13 . همان، ص 221 . همان، ص 219
کاتب نقل کرده است. پوشیده نیست که این مدت از زمان ولادت امام زمان 7 یعنی سال 255 ق. تا هنگام وفات محمدبن عثمان در
سال 305 ق. بوده است. علاوه بر این باید یادآور شد که محمدبن?عثمان از هنگام ولادت امام زمان 7 عهده?دار سفارت آن
حضرت نبوده است بلکه وي پس از مرگ پدرش عثمان، این مسؤولیت را بر عهده گرفته است. و باید از این 50 سال که شیخ
طوسی ذکرکرده پنج سال نخست زندگی امام قائم 7 تا وفات امام عسکري 7 و نیز مدت سفارت پدرش، عثمان، را تا هنگام مرگش
. کم کرد و مدت باقی مانده همان مدتی است که محمدبن عثمان سفارت آن حضرت را به عهده داشته است. 15 . همان، ص 227
21 . براي . 20 . همان، ص 243 .242 - 19 . همان، ص 243 . 18 . همان، ص 243 . 17 . همان، ص 242 . 16 . ر.ك. همان، ص 238
.227 - مطالعه بیشتر در مورد زندگی نواب خواص ر. ك: امین، سید محسن، همان، ص 272
واقعه آرماگدون - غرب و آمادگیهاي پیش از ظهور
یا آنگونه که در اصل?مقاله?اي که خواهید [Armageddon] عبدالکریم زبیدي مترجم: امین میرزایی یادداشت مترجم: کلمه
« وبستر » واژه?اي است اصلایونانی که بنا به تعریف واژه نامه?هاي?آمریکایی همچون فرهنگ ? « هر مجدون ?» خواند آمده است
به?معنی نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است. همچنین این واژه نام?شهري است در منطقه عمومی شام که?بنا به آنچه در
باب شانزدهم مکاشفات?یوحنا، در عهد جدید آمده است، جنگی?عظیم در آنجا رخ می?دهد و مرحله?حاضر از زندگی بشر در
آن زمان پایان?می?یابد. به عبارتی نبرد مذکور مقدمه?تحولی بزرگ است که سرنوشت?نهایی آدمی بر روي کره زمین به
آن?بستگی دارد. دکتر عبدالکریم زبیدي?نویسنده مقاله?اي که ترجمه آن در پی?خواهد آمد، در نوشته کوتاه خود به?بررسی
اعتقاد غربیان به این حادثه?پرداخته و به طور خلاصه از رابطه?این واقعه با حادثه عظیم ظهور مهدي?آل محمد، صلوات الله علیهم
اجمعین،پرده برداشته است. این مقاله گرچه?در برخی موارد حاوي تحلیلی سطحی?است، اما در عین حال نکات مهمی را درخود
دارد که در شرایط سیاسی?کنونی منطقه قابل اهمال نیست. حادثه شریف ظهور، حادثه?اي?بزرگ است و قدرتهاي بزرگ
صفحه 33 از 51
جهان،سیاست?خارجی خود را بر مبناي?حوادثی که پیش از آن رخ می?دهدجهت داده و نقشه?هاي نظامی خود رابه شکلی
سامان داده?اند که?آمادگیهاي لازم براي این حادثه درآن ملحوظ باشند. این در حالی است?که مؤسسات دینی و رسانه?هاي
این?دولتها نیز، مردم خود را براي?پیشباز این حادثه آماده می?سازند. این مؤسسات دینی به همراه?رسانه?هاي دیداري و شنیداري
این?دولتها، از سالهاي دهه هشتادمیلادي مردم خود را به ایمان جمعی?به وقوع حادثه?اي بزرگ در سرزمین?شام که به نبردي
هسته?اي خواهدانجامید توجه داده?اند. این مؤسسات?پیوسته مردم خود را به ایمان به این?نکته فرا می?خوانند که
بزودي?لشکري از دشمنان مسیح که بدنه?اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل?یافته، از عراق حرکت می?کند و پس?از گذشتن از
رود فرات - که در آن?زمان به خشکی گراییده است - به?سوي قدس رهسپار می?شود. امانیروهاي مؤمن به مسیح راه این?لشگر
با یکدیگر برخوردخواهند کرد و در این مکان است که?درگیري اتفاق خواهد افتاد. ? « آرماگدون » را سد کرده و همگی در
صخره?هاذوب می?شوند... دیوارها بر زمین?فرو می?غلتند... پوست تن انسانها درحالیکه ایستاده?اند ذوب شده ومیلیونها نفر از
بین می?روند... و این?نبردي نهایی و هسته?اي است...سپس مسیح براي بار دوم از جایگاه?بلند خود بر زمین فرود می?آید...
وپس از چندي زمام رهبري جهان رادر دست گرفته و صلح جهانی رابرقرار می?کند... او دولت صلح را برزمین نو و زیر آسمانی
تازه بنامی?کند... و این مهم را از مرکزفرماندهی خود در قدس عملی?می?سازد. یک بررسی انجام گرفته از سوي?مؤسسه
که در اکتبر سال? 1985 م. به نشر رسیده است ;نشان?می?دهد که در حال حاضر 61 میلیون?آمریکایی در انتظار واقعه ? « تلسن »
آرماگدون?گوش خوابانده?اند و این در حالی?است که ذکر مؤسسات دینی وایستگاههاي رادیو تلویزیونی که به?این مهم
پرداخته?اند ;در این مجال?کوتاه میسر نیست. مؤسسات دینی آمریکایی این?نکته را روشن ساخته?اند که سپاهی?که از عراق به
سوي قدس رهسپارخواهد شد، بنا به پیشگویی حرقیال(فصل 38 و 39 ) از نظامیانی ازعراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز درجنوب
روسیه تشکیل می?شوند.دانستن این موضوع ما را در تحلیل?سیاست?خارجی دولتهاي آمریکایی?و اروپایی درباره مردم
کشورهاي?یاد شده مدد می?دهد. مدارس انجیلی?در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه?آرماگدون تنها حادثه?اي است
که?بازگشت دوباره مسیح را به زمین?ممکن می?سازد... و این واقعه?اي?بسیار نزدیک است?به تبلیغ این?دیدگاه پرداخته?اند.
آرماگدونی که این عده از آن?سخن می?گویند همان حادثه عظیمی?است که پیش از ظهور مهدي، عجل?الله?تعالی?فرجه، رخ
را بر آن?اطلاق کرده?اند. ائمه ما، علیهم?السلام،از این « قرقیسیا » خواهد داد،همان حادثه بزرگی که ائمه ما،علیهم?السلام، نام
نکته خبر داده?اند که میلیونهانظامی از آمریکا، اروپا، روسیه،ترکیه ( 1) ، مصر و دول مغرب عربی به?اضافه سربازانی از سرزمین
با یکدیگر « قرقیسیا ?» شام?شامل کشورهاي سوریه، اردن،لبنان، فلسطین و اسراییل همگی درناحیه?اي در این محدوده تحت عنوان
برخورد کرده وپس از حصول درگیري، این سفیانی?است که در پس آنکه همگی را چونان?کشتزاري درو شده در هم
اي میسر! از اینجا تا » : می?کوبداز صحنه نبرد پیروز بیرون می?آید.در صحیحه میسر از امام باقر،علیه?السلام، نقل است که فرمود
اما در این ناحیه?واقعه?اي اتفاق » : پس فرمودند «. همین?نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد » : عرض کردم «؟ قرقیسیاچقدر راه است
خواهدافتاد که از زمانی?که خداوند متعال آسمانها و زمین راآفریده بی?سابقه بوده، چنانکه تا وقتی?آسمانها و زمین برپا هستند
(2) «. هم،واقعه?اي همچون آن اتفاق نخواهدافتاد... سفره?اي است که درندگان?زمین و پرندگان آسمان از آن سیرمی?شوند
همان حادثه?بزرگی است که پیش « قرقیسیا » امثال این روایات از امام صادق،علیه?السلام ( 3) ، و سایر ائمه نقل شده?است. حادثه
از ظهورحضرت حجۀ?بن?الحسن?العسکري،علیهماالسلام، رخ می?دهد و از آنجاکه این حادثه به سفیانی ارتباط داردو سفیانی از
علایم حتمی ظهور امام?زمان، علیه?السلام، است وقوع این?حادثه حتمی است، چه، امام مهدي?پس از حادثه قرقیسیا با سفیانی
برخورد خواهد کرد (و پس ازشکستهاي سفیانی فرو رفتن سپاه اوما بین مکه ومدینه) براي دیدار بامسیح، علیه?السلام، رهسپار
قدس?خواهد شد. (به هر تقدیر) زمان بسرعت?می?گذرد و حوادث سیاسی، اقتصادي?و اجتماعی به همراه نشانه?هاي?طبیعی
صفحه 34 از 51
همگی به نزدیک بودن این?حادثه عظیم اشعار دارند و این درحالی است که ما نه خود و نه?فرزندانمان را براي آن
آماده?نکرده?ایم. آماده ساختن نسل آینده ازجوانان و مردان در سطوح مختلف?روانی، عقلی و بدنی به منظور پیشبازاز حادثه
شریف ظهور قائم آل محمد،علیهم?السلام، امري بی نهایت مهم?است. بی?گمان ایمان یک نفر به یک قضیه?و پافشاري و ایمان
او به لزوم به?کرسی نشاندن آن، عهده دار به?کرسی نشستن آن قضیه خواهد بودو این نکته?اي است که همه?روانشناسان به آن
قائل هستند. اینک?اگر یک نفر می?تواند آنچه را بر آن پافشرده به کرسی تحقق بنشاند، درصورتی که مجموعه?اي از افراد
گردهم جمع شوند و توان فکري خود رادر زمینه?اي خاص به کار گیرند و به?لزوم تحقق قضیه?اي معین ایمان?داشته باشند، چه
خواهد شد؟! روانشناسان در پاسخ می?گویند: اگرچنین مجموعه?اي از افراد تشکیل?شود ;بی تردید قادر خواهند بود درطبیعت و
در آنچه پیرامون آنهاست?اثر گذاشته و بستري مناسب براي?تحقق آن قضیه فراهم آورند. مؤسسات دینی انجیلی آمریکا واروپا
آنچه را روانشناسان گفته?انددر قضیه بازگشت دوباره مسیح به?زمین پس از حادثه آرماگدون به کاربسته به این گفته قائل?اند
که بی?گمان?امکان تحقق هر نوع پیشگویی دروهله نخست?به ایمان مردم به آن و به?پافشاري شان بر ضرورت به کرسی?نشستن
آن و همچین به شمار نفرات?آنهاو شمار نفرات کسانی بستگی?دارد که رهبري کاروان تبلیغاتی به?راه افتاده براي تحقق بخشیدن
به آن?پیشگویی را بر عهده دارند. (گذشته از مسیحیان) ما مسلمین?هم با مساله بزرگی مواجه هستیم که?پیامبر ما محمد،
صلی?الله?علیه?وآله، واهل بیت آن حضرت، علیهم?السلام، ازآن به ما خبر داده?اند. این مساله?پیشگویی صادقانه?اي است که
پاك?شدن زمین از انواع ستمها وگرفتاریها و بر پایی اسلام در ربع?مسکون آن بدان بستگی دارد. پس?سزاوار است که ما و
فرزندانمان به?خود آییم و ایمانمان را به ظهور قائم?آل محمد عمق بیشتري بخشیده وپافشاري?مان را بر لزوم تعجیل ظهورآن
حضرت و نزدیک شدن وقوع آن?ژرفا دهیم و چنانکه سزاوار است?شمار کسانی را که به این مساله?ایمان دارند و براي پیشباز
. این ظهورشریف و حوادث پیش از آن آمادگی?دارند فزونی ببخشیم. نکات زیرپیشنهادهایی است?براي وصول به?این اهداف: 1
اینکه تنها یکبار در سال و آن هم?در جشن میلاد به حضرت حجت?توجه می?شود ;کافی نیست. 2. تلاش در جهت فراهم
آوردن?برنامه?هاي هفتگی یا دو هفته یکبارشامل نشستها و مصاحبه?ها درباره?قضیه امام مهدي، علیه?السلام، ظهورشریف آن
حضرت و آنچه پیش از آن?رخ خواهد داد. 3. دعوت از دانشمندان و صاحبان?اندیشه براي نگارش مقالاتی پیرامون?این قضیه در
روزنامه?ها، مجلات ونشریات داخلی. 4. استفاده از یک کانال فعال?ماهواره?اي براي برگزاري نشستها ومصاحبه?ها روزانه و
هفتگی به منظورژرفا بخشیدن به ایمان نسل حاضربه ظهور قائم آل محمد و آماده?ساختن آنهابراي پیشباز حادثه?ظهور. 5. بستن
بیعتهاي دسته جمعی دردسته?هاي مختلف که طی آن مردم باامام و رهبر خود حجت?بن?الحسن، علیه?السلام، بر سر کمک به
آن?حضرت و پیوستن به اردوگاه ایشان،پس از آگاهی از ظهورشان بیعت?می?کنند. این بیعتها در مناسبتهاي?مختلف بسته
. می?شود، همچون?مناسبات اداي عمره و حج، ماه?محرم، پانزدهم شعبان و سایرمناسبتهاي مربوط به معصومین،علیهم?السلام. 6
بستن بیعت عمومی با حضرت?حجت در همه مناطق شیعه نشین وتعیین یک روز بخصوص براي آن?در سال، بطوري که این
بیعت?بامحتوایی یکسان و در ساعتی واحدادا شود. 7. تلاش به منظور فزونی بخشیدن?به شمار مبلغان که نزدیک بودن?ظهور
حضرت حجت را تبلیغ کند وهمچنین فزونی بخشیدن به شمارکسانی که به این مساله ایمان دارندهمراه با جهت دادن توان فکري
آنهادر این راستا. دیگران مجدانه به منظورظهورمسیح تلاش می?کنند و من ازاین می?ترسم که زمان از ما پیشی?بگیرد و ناگهان
با آن حادثه عظیم?روبرو شویم و نتوانیم کاري انجام?دهیم و از کسانی باشیم که این?فرموده خداوند متعال بر آنان?منطبق است. و
و قالوا امنا به?انی لهم التناوش من مکان بعید. ( 4) اگر بینی، آنگاه که × لو تري اذا فزعوا فلا فوت، واخذوا من مکان قریب
سخت?بترسند ورهاییشان نباشد و از مکانی نزدیک?گرفتارشان سازد. گویند: اینک به رسول?ایمان آوردیم. اما از آن جاي دور
این مقاله از منبع زیر برگرفته شده است: الفکر الجدید، مجلۀ .× : چسان به?آن دست?یابند. ماهنامه موعود شماره 12 پینوشتها
صفحه 35 از 51
16 ، السنه الخامسه، - فصیلۀ تغنی بالفکر وقضایا المسلم المعاصر، تصدر عن دارالاسلام للاراسات و النشر بر لندن، الحدالمزدوج 15
?« روم » و? « ترك » باعنوان « قرقیسا » شوال? 1417 ه، شباط 1997 م. 1. شایان ذکر است که در روایات ازکشورهاي درگیر در واقعه
یادکرده است. م. 2. ر. ك: « اروپا » و « امریکا » تعبیر شده است که?ظاهرا نویسنده با تطبیق روم بر کشورهاي?غربی، از آن با عنوان
الکلینی، محمد بن یعقوب الکافی،ج? 8، ص? 295 ، ح? 451 ;النعمانی، محمدبن?ابراهیم، کتاب?الغیبۀ، باب 14 ، ص? 267 ، ح?
.52- 36 .م. 3. ر. ك: النعمانی، محمدبن ابراهیم، همان،ص? 278 ، ح? 63 . م. 4. سوره سباء ( 34 )، آیه 51
اشعار
قرار هستی ما... دهید مژده به یاران که یار می?آید قرار گیتی چشم?انتظار می?آید کلید صبح به دست و سرود عشق به لب ز
انتهاي شب آن شهسوار می?آید ز تنگناي خیالم گذشته است و کنون به پهندشت دلم آشکار می?آید طلسم کین به سرانگشت
مهر می?شکند بشیر دوستی پایدار می?آید سخاي اوست که از چشمه?زار می?جوشد شمیم اوست که از لاله?زار می?آید به
جلوه?اي که از او دیده آفتاب، چنین به جیب برده سر و شرمساري می?آید جهان براي تماشا به پاي می?خیزد به پایبوسی او
روزگار می?آید دریغ! کز غم خوبان گرفته است دلش چو لاله ملتهب و داغدار می?آید فاطمه راکعی قرار دل بی?قراران مسیر
مسیح بهاران کجاست صفاگستر لاله?زاران کجاست رگ و ریشه لاله از هم گسست گل اندیشه سربداران کجاست ز سرگشتی،
جان سرگشته?ام قرار دل بی?قراران کجاست سرم را شده ابر خون سایه?بان نشانی ز الماس باران کجاست در این دشت دلگیر
یأس?آفرین نواي خوش آبشاران کجاست خماري سیه کرده روي مرا فلق ساغر می?گساران کجاست زمین گشته بتخانه بتگران
تبردار ایمان تباران کجاست من و انتظار و شب بی?کسی خدایا دگریار یاران کجاست گل نرگس آفتابی جبین امید دل شب
شکاران کجاست احد ده?بزرگی بهار حضور صداي بال ملایک ز دور می?آید مسافري مگر از شهر نور می?آید؟! دوباره عطر
مناجات با فضا آمیخت مگر که موسی عمران ز طور می?آید؟! ستاره?اي شبی از آسمان فرود آمد و مژده داد که: صبح ظهور
می?آید چقدر شانه غم?بار شهر حوصله کرد به شوق آنکه پگاه سرور می?آید به زخم?هاي شقایق قسم، هنوز از باغ شمیم سبز
بهار حضور می?آید مگر پگاه ظهور سپیده نزدیک است؟ صداي پاي سواري ز دور می?آید؟ ناصر فیض یگانه فاتح فروغ?بخش
شب انتظار، آمدنی?ست نگار، آمدنی غمگسار، آمدنی?ست به خاك کوچه دیدار آب می?پاشند بخوان ترانه شادي که یار
آمدنی?ست ببین چگونه قناري ز شوق می?لرزد! مترس از شب یلدا! بهار آمدنی?ست صداي شیهه رخش ظهور می?آید خبر
دهید به یاران: سوار آمدنی?ست بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند یگانه فاتح این کوهسار، آمدنی?ست مرتضی امیري
اسفندقه انتظار چه کردي، انتظار، اي انتظار لاله?گون با من؟ که اینسان همسفر شد جاي دل یک لجه خون بامن چراغ دیده روشن
داشتم از بس به اینک به جاي دیده همراه است بحر واژگون با من تو را فریاد کردم در سکوت لحظه?ها، امّا به پژواك صدا دمساز
شد شور جنون با من حضورت طرفه گلزاري?ست ما چشم?انتظاران را بیا، مپسند از این بیش غوغاي درون با من شکسته دل ز
سنگ هجر تو، اي منتظر بنگر روان این قایق بشکسته بر دریاي خون با من سپیده کاشانی شکوفه صبح اي کاش که انتظار معنی
می?شد بی?تابی جویبار معنی می?شد وقتی که سحر شکوفه صبح دمید با آمدنت بهار معنی می?شد کریم علی?زاده دوبیتی بیا
باران براي ما بیاور بهاران را به این صحرا بیاور عطش داریم، تا کی قطره قطره؟ بیا و با خودت دریا بیاور از این بن?بست تنگ من
منی?ها ببر ما را به دشت روشنی?ها به قرآن، بی?تو احساسی غریبیم در این دنیاي آدم آهنی?ها خلیل ذکاوت معنی حیات من
مرده بدم روح و روانم دادي معنی حیات را نشانم دادي در راه خودي پویه بیخود بودم زین راه به راه خود امانم دادي
سیدمحمدحکاك قسم والشمس که بی?روي تو من حیرانم والفجر که بی?وصل تو در بحرانم واللیل که بی?موي تو روزم تاریک
والعصر که بی?عشق تو در خسرانم سیدمحمدحکاك ایوبی صبور دو دستت برگرفت از آستین تا کسب نور از عرش که آرد در
صفحه 36 از 51
شبت داوود فانوس زبور از عرش بمان با درد خود در انتظار حضرت موعود که نازل می?شود بر خاك، ایوبی صبور از عرش به
قوطی لایموت از آسمان?ها خاك محتاج است نگاه خاکیان بی?نور تو افتاده دور از عرش شبیه چشم?هاي روشنت یک شب دعا
فرما بباران بر قنوت تشنه?ام باران نور از عرش کدامین روز می?پیچد بهشتی بر تن این خاك؟ بگو کی می?دمد موسیقی گرم
ظهور از عرش بیا با محشري کبري و با غوغاي رستاخیز بگو نازل شود انفاس تو چون نفخ صور از عرش صالح محمدي امین سوار
بوي خوش لاله?زار می?آید و او نرگسْ نرگسْ، خمار می?آید و او از دور سوار شال?سبزي پیداست من معتقدم، بهار می?آید و
او صادق رحمانی ماندیم و ندیدیم به ناز آمدنت چون سرو سرافراز، فراز آمدنت دل در خم کوچه شهادت مانده?ست یک عمر
در انتظار از آمدنت صادق رحمانی امید بیا! وگرنه در این انتظار خواهم مرد اگر که بی?تو بیاید بهار، خواهم مرد به روي گونه
من، اشک سال?ها جاري است و زیر پاي همین آبشار خواهم مرد خبر رسید که تو با بهار می?آیی در انتظار تو من تا بهار خواهم
مرد نیامدي و خدا آگه است: من هر روز به اشتیاق رفخت، چند بار خواهم مرد پدر که تیغ به کف رفت مژده داد که من به روي
اسب سپیدي، سوار، خواهم مرد تمام زندگی من در این امید گذشت که در رکاب تو با افتخار خواهم مرد پدر که رفت به
راست?قامتی آموخت به سان سرو سهی، استوار، خواهم مرد محسن حسن?زاده کسی می?آید از راه تو صد مدینه داغی، تو صد
مدینه دردي یتیم می?شود خاك، اگر که برنگردي تمام شب نیفتاد صداي زوزه باد چه بادهاي سردي، چه کوچه?هاي زردي دو
کوچه آنطرفتر، بپیچ سمت لبخند شکوفه می?فروشد بهار دوره گردي کسی می?آید از راه، چه ناگهان چه ناگاه خداي من چه
روزي! خداي من چه مردي! از آسمان چارم، مسیح بازگشته?ست زمین ولی چه تنهاست، مگر تو بازگردي علیرضا قزوه بوي
یوسف می?دهد پیراهنت برنخواهم داشت دست از دامنت بوي یوسف می?دهد پیراهنت ز انتظارت گشت چشمانم سپید کو
نسیمی، کاورد سوي منت گشته?ام در رهگذارت خاك راه تا که بنشینم به چین دامنت تا نفس دارم بیا تا با غزل پاك سازم
دمی سایه گیسو پریشان کردنت کیومرث عباسی (قصري) آدینه کاش بودم شبیه آیینه » قصري « خستگی را از تنت کم مبادا از سر
ساده و بی?ریا و بی?کینه بازدارد، هواي شبگردي دلم این خرقه?پوش پشمینه از شراب غمت بنوشانم جرعه?اي اعتقاد دیرینه آه از
آن دم که شعله?ور گردد کوه آتشفشان این سینه رفته?اي و به شوق آمدنت می?شمارم هنوز، آدینه ایوب پرندوار سبزپوش
اسب?سواري... گوش کن! می?شنوي همهمه دریا را؟ تپش واهمه خیز نفس صحرا را؟ نور، بی?حوصله در پنجره می?آشوبد باز
کن پنجره بسته گلدان?ها را واژه?ها در شعف شعر شدن می?رقصند دیدي آنک به افق چرخش مولانا را شیهه اسب کسی در
نفس طوفان است گوش کن! می?شنوي همه دریا را؟ سبزپوش است سواري، گل و قرآن در دست آب می?پاشد، یک مرقد ناپیدا
را قنبرعلی تابش اي ظهور ناگهانی اي بشارت بهشتی، اي ظهور ناگهانی یک غزل به من نظر کن، با دو چشم آسمانی در مقام از تو
گفتن، ناتوان ناتوانم می?کنم تو را تکلم، با زبان بی?زبانی دیدن تو آرزویی، از تبار غیرممکن پشت خلوت خیالم، مثل بوي گل،
نهانی می?دوم نشانه?ات را پابه?پاي بوي حسرت می?دوم نشانه?ات را، پابه?پاي بی?نشانی تو، عبور یک خیالی، رد پا نمانده از
تو از کجا گذشته?اي تو، اي نسیم ناگهانی؟! رد قلب عاشقت را، از غزل گرفته?ام من اي تغزل مجسم، اي غزل?ترین نشانی کی
ظهور می?کنی تو، آفتاب عالم?آرا؟ کی ظهور می?کنی تو، اي فروغ جاودانی؟ حاجتی ندارم از تو، جز تبسم ظهورت کی غبار
غیبتت را، از دلم می?تکانی؟! رضا اسماعیلی
گزارشی کوتاه از فعالیتهاي مؤسسه فرهنگی موعود
و با انگیزه نشر فرهنگ متعالی مهدوي در قالب?هاي مطبوعات، انتشارات، تحقیقات، » مؤسسه فرهنگی « به عنوان » موعود «
در مرداد ماه سال 1375 فعالیت خود را به » دایرةالمعارف موعود آخرالزمان « نرم?افزارهاي صوتی و تصویري و بالاخره تألیف
صورت مستقل آغاز کرد و اولین پیش?شماره مجله موعود را در آبان ماه همان سال تقدیم جامعه فرهنگی ایران اسلامی نمود.
صفحه 37 از 51
ارتباط مستمر با محافل علمی و بویژه حوزه?هاي علمیه، مراجع معظم تقلید، مؤسسات فرهنگی، علما و نویسندگان از همان ابتدا در
دستور کار موعود وارد شد و تا به امروز نیز این روش استمرار داشته است. در حال حاضر واحدهاي مختلفی در این مؤسسه مشغول
مجله?اي ،» موعود « - فعالیت هستند که به اختصار درباره هر بخش گزارشی خدمت خوانندگان عرضه می?داریم الف) مطبوعات 1
است که فرهنگی، اعتقادي که کلیه مطالبش به شیوه تحقیقی و علمی تدارك دیده می?شود و به پنج زبان مجوز نشر دارد و در
موعود « - گستره?اي بین?المللی توزیع می?شود. با فرارسیدن نیمه شعبان موعود پنجمین سال انتشار خود را پشت سر می?گذارد. 2
با پشت سر گذاردن سال » موعود جوان « . این نشریه ویژه نوجوانان و جوانان منتشر می?شود و به سه زبان مجوز نشر دارد ،» جوان
سوم از دوره نشر خود فرصت حضور در جمع همه نوجوانان و جوانان این وطن اسلامی را حاصل می?کند. ب) انتشارات
علی?رغم آنکه بیش از دو سال از عمر فعالیت این بخش نمی?گذارد بیش از 30 عنوان کتاب فرهنگی و مهدوي را منتشر کرده و
امکان مناسبی را در اختیار خوانندگان » بازار نشر موعود « . فراروي همه مخاطبان خود در گروه?هاي مختلف سنی قرار داده است
قرار می?دهد تا بتوانند آثار منتشره را براحتی تهیه کنند. ج) پژوهش، تحقیق و ترجمه این بخش ضمن تهیه و تدارك بخشی از
مطالب مورد نیاز واحدهاي مطبوعات و انتشارات، موعود را در تدارك مقدمات تألیف دایرةالمعارف موعود آخرالزمان یاري
می?دهد. ده?ها رساله و کتاب فرهنگی و اعتقادي حاصل فعالیت این بخش است. د) دایرةالمعارف ویژه موعود آخرالزمان تألیف
کامل این اثر آرزوي همه موعودیان است. اگر چه مراحل مختلف مدخل?یابی، نمایه?سازي، تشکیل بانک اطلاعاتی، منبع?شناسی
این دایرةالمعارف پشت سر گذاشته شده؛ لیکن فقدان امکان مالی باعث به تأخیر افتادن نشر این اثر گشته است. ه‘) نرم?افزارهاي
صوتی وتصویري موعود، با هدف گسترش فرهنگ ولایت و مهدویت و اطلاع?رسانی دقیق و بموقع در این زمینه اقدام به تهیه
هاي صوتی و صوتی - تصویري نموده است. این مجموعه شامل برنامه?هاي رایانه?اي، سخنرانی?ها، مولودي?ها، نوحه?هاي CD
مذهبی و... می?شود. تا کنون بالغ بر 50 عنوان برنامه از این مجموعه آماده و عرضه شده است. و) محصولات فرهنگی موعود:
مجموعه?اي از سرکلیدي?ها، برچسب?ها و تابلوهاي مزین به نام مبارك امام عصر 7 هدایایی هستند که می?توانند آن نام مبارك
را ذکر دائمی همه مسلمانان و شیعیان این دیار عزیز سازند. ز) پایگاه اطلاع?رسانی ایجاد پایگاه مستقل موعود در شبکه جهانی
در دیگر پایگاه?هاي اطلاع?رسانی از دیگر » موعود جوان « و » موعود « و عرضه مجلات (www.mouood.org) اینترنت
فعالیت?هاي این مؤسسه بوده است. ح) سایر فعالیت?ها: 1- برگزاري مسابقات سراسري سالانه؛ 2- برگزاري نمایشگاه?هاي
فرهنگی؛ 3- حضور در مجامع فرهنگی و دانشگاهی و همکاري با سایر نهادها و سازمان?ها در زمینه گسترش و تعمیق فرهنگ
،» مرکز پژوهش?هاي اسلامی صدا و سیما « مهدویت؛ 4- اجراي جشنواره?هاي فرهنگی و هنري در سال جاري موعود دوشادوش
نخستین جشنواره برترین?هاي فرهنگ مهدویت؛ « برگزار کننده » مؤسسه انتظار نور « و » معاونت فرهنگی مسجد مقدس جمکران «
بود. موعود طی پنج سال اخیر توسط اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجودي امام 7 عصر سازمان » کتاب?هاي برگزیده دهه 70
تبلیغات اسلامی، ستاد بزرگداشت سال امیرالمؤمنین 7 و... بارها مورد تقدیر قرار گرفته و مستحق دریافت لوح?هاي یادبود و تقدیر
قرار گرفته است. قابل توجه دوستداران موعود استمرار فعالیت?هاي فرهنگی و اعتقادي با توجه به شرایط سخت اقتصادي به
صورت مستقل کاري صعب و سنگین است؛ به همان سان که وابسته ساختن این گونه فعالیت?ها نیز حاصلی جز درغلتیدن در
مناسبات سیاسی و گروهی و جناحی نخواهد داشت. از همین رو بر جمیع علاقه?مندان، نویسندگان، طراحان، محققان و صاحبان
امکان مالی لازم است که صمیمانه به نام مقدس امام عصر 7 ما را در عرضه بیش از پیش آثار فرهنگی، یاري دهند. بویژه آثاري که
می?توانند مددرسان همه نوجوانان و جوانان ما در عصر غیبت و غفلت و هجوم گسترده فرهنگی دشمن باشند. بی?گمان راه?هاي
زیر می?تواند ما در ادامه راه یاري دهد: مشترك ساختن جوانان و مراکز آموزشی و علمی براي دریافت مستمر آثار فرهنگی
مهدوي؛ اعلام آمادگی براي قبول بخشی از هزینه?هاي نشر کتب، مجلات و...؛ اعلام آمادگی براي انجام خدمات طراحی،
صفحه 38 از 51
گرافیک، صفحه?آرایی و...؛ اعلام آمادگی براي رفع نواقص و نیازمندي?هاي واحدهاي کامپیوتري، سمعی و بصري، تکثیر و...؛
قبول خدمات پژوهشی و علمی (ترجمه، مقاله?نویسی و...)؛ تخصیص بخشی از سهم امام 7 به فعالیت?هاي فرهنگی موعود (در
تماس مستقیم با این مؤسسه جزئیات این موضوع به اطلاع علاقه?مندان خواهد رسید)؛ و بالاخره دعاي خیري کوچک در
شبانگاهی که دست?ها به سوي حضرت دوست دراز می?شود. امید که این?همه مقبول طبع حضرتش واقع شود. ان?شاءالله
دست دعا(برداشتی از دعاي عهد)
اي آفریدگار صبح! در جشن با شکوه روزي که آغاز می?شود و در تمامی روزهایی که شیرینی نام تو بر لبانم می?نشیند، من عهد
دیرینه خویش را با صاحب صبح و امام عصر تازه می?کنم و دست بیعتم را در زلال دستانش معطّر می?سازم تا شعر سپید این عشق
در صحن دلم تکرار شود. طراوت جاري این عهد و بیعت هرگز از باغ خاطرم بیرون نمی?رود و پیوسته شال سبز محبتّش را بر
گردن می?نهم تا نوازشگر شانه?هاي لرزانم باشد. خالق مهربان من! اگر دست تقدیر تو، لباس سپید آخرت را بر تن من پوشاند و
درخت زندگی?ام، تن به خواب زمستانی و ابدي خویش سپرد و میان من و آن بهار موعود جدایی افتاد، پس در زمانی که سیماي
مهربان آن ماه تابان در آسمان چشم مردمان آشکار شد، مرا از محراب قبرم برانگیز و توفیق احرام در صحن و صفایش عنایت کن
تا لبیک?گویان در گفرد کعبه وجود مقدّسش طواف کنم. اي اجابت?کننده هر دعا! پنجره قلب منتظران رو به آسمان بیکرانت
گشوده است تا به یک اشارت تو، غبار غم و اندوه غیبت از دل?ها برخیزد و چشم?ها به تماشاي باران ظهور بنشیند. برداشتی از
دعاي عهد خدایا! شب یلداي هجران را به یفمن ظهور ماه کاملش، کوتاه کن که شب پرستان، همچنان چشم بر صبح صادقش
بسته?اند و ما مؤمنان طلوع خورشید جمالش را نزدیک می?دانیم. ... و اظهر به العدل و ایّده بالنصر و انصر ناصریه، و اخذل خاذلیه،
و اقصم به جبابرة الکفی و اقتل به الکفار و المنافقین و جمیع الملحدین حیث کانوا من مشارق الارض و مغاربها و برّها و بحرها و
املأ به الارض عدلًا و اظهر به دین نبیّک علیه و آله السلام. و اجعلنی اللّهم من انصاره و اتباعه و شیعته و ارنی فی آل محمد ما
یأملون و فی عدوّهم ما یخدرون و اله الحق آمین. مفاتیح?الجنان - صلوات بر ولی?الامر المنتظر، علیه?السلام) (بارالها) ... عدل و
داد را به وجود مقدس امام عصر آشکار گردان. با یاري خویش تأییدش فرما یارانش را نصرت ده خوارکنندگانش را خوار کن
گردنکشان کفر را به وسیله او در هم شکن کفار و منافقان و تمامی ملحدان را در تمامی شرق و غرب زمین و در همه نقاط خشکی
و دریاهاي عالم به قتل برسان. به وجود مقدسش زمین را از عدالت آکنده ساز. و دین پیامبر خویش را - که بر او و خاندانش سلام
و درود باد - ظاهر فرماي. بارالها! مرا نیز از زمره یاران و یاوران و تابعان و پیروانش قرار ده؛ بارالها! در مورد آل محمد، آنچه را که
(از ظهور و پیروزي حق) آرزو دارند، به من بنماي؛ و در مورد دشمنانشان نیز آنچه را که (از شکست دولت باطل) از آن بیم دارند،
به من نشان ده (که آن روزگار بس شیرین را درك کنم)؛ اي معبود حق، این دعا را مستجاب فرما.
دیدار یار غائب
ملاقات حضرت آیۀاللّهالعظمی مرعشی نجفی، قدسسرّه در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت، علیهم السلام، در نجف اشرف،
شوق زیادي جهت دیدار جمال مولایمان بقیۀ الله الأعظم، عجّل اللّه تعالی فرجه، داشتم با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده
به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر، علیه السلام، را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم. تا 35 یا 36
شب چهارشنبه ادامه دادم تصادفاً در این شب رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابري و بارانی بود نزدیک شب وحشت و ترس
وجود مرا فرا گرفت مخصوصاً از زیادي قطّاع الطریق و دزدها، ناگهان صداي پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و
وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: اي سید! سلام
صفحه 39 از 51
علیکم. ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در
تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من
سؤال کرد: کجا قصد داري؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولیّ عصر، علیه السلام.
مقداري که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم داخل مسجد شده و نماز
خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که، مثل آن بود که دیوار و سنگ ها با او آن دعا را می خواندند؛ احساس انقلابی عجیب
در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا سیّد فرمود: سیّد تو گرسنه اي، چه خوب است شام بخوري. پس سفره اي را که
زیر عبا داشت بیرون آورد و درآن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چلّه زمستان و
سرماي زننده اي بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور
آقا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم
به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا
کیست؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: اي سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می
روي یا در همین جا می مانی؟ گفتم: می مانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق، علیه السلام، نشستیم. به سید گفتم: آیا
چاي یا قهوه یا دخانیات میل داري آماده کنم؟ در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این
فضولات دوریم. این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوي که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد به هر حال مجلس
نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم؟ 1. در رابطه با استخاره
سخن به میان آمد. سید عرب فرمود: اي سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه
پس قبضه اي از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا بماند بد است و اگر یکی ماند » استخیر اللّه برحمته خیرة فی عافیۀ « : می گویم
خوب است. فرمود: براي این استخاره، باقی مانده اي است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به
خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترك عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می شود استخاره اول خوب است
اما اگر یکی آمد کشف می شود که استخاره اول میانه است. به حسب قواعد علمیه می بایست دلیل بخواهیم و آقا جواب دهد به
جاي دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرد این قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست. 2. از جمله
و » یاسین « مطالب در این جلسه تأکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهاي واجب بود. بعد از نماز صبح سوره
3. دیگر .» ملک « و بعد از نماز عشاء سوره » واقعه « و بعد از مغرب سوره » نوح « بعد از نماز عصر سوره » عمّ « بعد از نماز ظهر سوره
اینکه تأکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره اي خواستی می خوانی و در
رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه
گذشت. 4. تأکید فرمود که: بعد از نمازهاي پنجگانه این دعا را بخوان: أللّهمّ سرّحنی عن الهموم و الغموم و وحشۀ الصّدر و وسوسۀ
الشّیطان برحمتک یا ارحم الرّاحمین. 5. و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهاي یومیه خصوصاً رکعت آخر:
أللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و ترحّم علی عجزنا و اغثنا بحقّهم. 6. در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلّی
فرمود: تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن. 7. تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، براي شیعیانی که
را از زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن » تحت الحنک « . وارثی ندارند یا دارند و لکن یاد از آنها نمی کنند. 8
چنانکه علماي عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع اینچنین رسیده است. 9. تأکید بر زیارت سیّد الشهدا، علیه السلام.
10 . دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را از خدمتگزاران شرع. 11 . پرسیدم: نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من
نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟ فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدي. گفتم: نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و
صفحه 40 از 51
ذوي الحقوق از من راضی هستند یا نه؟ فرمود: تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعا می کنند. 12 . استدعاي دعا کردم براي
خودم که موفق باشم براي تألیف و تصنیف. دعا فرمودند. در اینجا مطلب دیگري است که مجال تفصیل و بیان آن نیست پس
خواستم از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد به ذهنم
رسید چه شبی بود و این سید عرب کیست که اینهمه با فضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی
خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم،
مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه می کردم تا صبح شد، چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود.
این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می آید بهت زده می شوم.
جانان جان
سید ابوالقاسم ژرفا درآ که در دل خسته توان درآید باز بیا که در تن مرده روان درآید باز جانان جان! دشت پیش پاي من کویر
تیرگی است؛ آسمان حجاب ظلمت است؛ چشمه?سار و رودبار شوکران زمزمه می?کنند؛ باد سم می?پراکند؛ پنجره سمت دریا
دیرینه خفته است؛ کوچه باغ?ها برگفرش خزان شده?اند؛ جایی باده?اي نمی?جوشد؛ کسی در بر باغچه سجاده?اي نمی?پوشد؛
رنگ سبز دعا از خاطره?ها رفته است؛ و عطر استجابت مشام کسی را نمی?نوازد. در این میانه تلخ?آوا، جز صدایی که تو را
می?خواند، هیچ صدایی شیرین نیست. در این کرانه غم?پالا، جز سینه?اي که با یاد تو می?سوزد هیچ سرایی روشن نیست. بیا که
فرقت تو چشم من چنان دربست که فتح باب وصالت مگر گشاید باز جانان جان! رنگ و ریاي خاك، بال هستی را چنان بسته است
که میل پرکشیدن از سرها بیرون رفته است. از آرزوي افلاك، از اشتیاق هواي پاك، و شور رهیدن از این هزارتوي هراسناك در
دل?ها هیچ سودایی نیست. انسان که آمده بود تا جانشین خدا شود در زمین، اینک چنان پاي?بست بتان گشته است که در قاموس
نشانی نمانده است. این همه سرگشتگی و خدافراموشی، از آن روست که رخسار حق?نماي تو از نظرهاي » خدا « حیاتش از واژه
پلشت ما پنهان است. و این درد درمان نمی?پذیرد مگر به وصال جمال جلالی?ات. غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت ز
خیل شادي روم رخت زداید باز جانان جان! آدمیان روزاروز جامه و جام تازه می?کنند، دمادم سرزمینی نو می?گشایند، ماه و
آسمان را به تسخیر خویش گرفته?اند، در خلق آدمواره?ها به هم?انبازي خدا برخاسته?اند، رفعت بناهاشان به بلنداي کوهساران
طعنه می?زند، کف اقیانوس?ها و ژرفاي معادن را چنان می?شناسند که کوچه پس?کوچه?هاي شهرشان را، و هر روز طرحی نو
در می?اندازند براي آسایش و آرامش، و با این همه، دم به دم رنجورتر و بیمارتر می?شوند. اینک امراضی به جان بشر ریخته?اند
که در هیچ روزگاري پیشینه نداشته است. اینک دردهایی روح?ها را احاطه کرده?اند که با هیچ کشف و ابداعی درمان
نمی?پذیرند. اینک دل?ها بیمار و قلب?ها نشسته به زنگارند. و آن گاه که لشکر زنگ دل را بگیرد، از این همه نازکی و ناز چه
طرفی می?توان بربست؟ از این سر است که جهان هر چه پیشتر می?رود، درماندگی و درد را بیشتر می?چشد و لحظه لحظه تو را
تشنه?تر می?شود. اکنون ذره ذره هستی، نیاز تو را فریاد می?زند و رهایی از آشفتگی و خستگی را در خاکساري قدوم مبارکت
انتظار می?کشد. به پیش آینه دل هر آنچه می?دارم به جز خیال جمالت نمی?نماید باز جانان جان! به عقل گراییدم، راه منزل تو را
نشانم داد، به عشق پوییدم، چراغ کوي تو را ارمغانم داد. به عرفان و خاك?نشینی شتافتم، جز ذکر تو در هاي?وهوي نیافتم. به
پارسایی و زهد کوشیدم، هر سجده را تکرار نام تو دیدم. صاحبان مذاهب هم از درس و عشق بریده?اند و در آستان بی?تکلف تو
پناه گرفته?اند. روزگاري است که هیچ باده?اي رفع عطش نمی?کند و هیچ هاي?وهویی حال نمی?آورد. اهالی علم اینک همان
قدر محتاج تواند که ساکنان حوالی جهل. حالیا در چنته هیچ فیلسوفی جز خیال تو نیست. هیچ تصویري جز نشان تو برنمی?تابد.
هیچ پروازي جز به هواي تو مجال نمی?یابد. هیچ سالکی جز به آرزوي تو در راه نمی?شود، بوي پیراهن توست که کنعان را به
صفحه 41 از 51
که با خون دل در رهگذار نسیم کاشته?اند، به هواداري قدوم توست. اینک عالم، با همه » لاله « کشیده است. این همه » انقلاب «
وسعتش، در تو خلاصه می?شود. بدان مثل که شب آبستن است به روز ستاره می?شمرم تا که شب چه زاید باز جانان جان! همه
می?دانند که این شب تیره باردار روشنترین سحرگاهان است. همه می?دانند که کرانه تا کرانه گیتی به امید روزگار پاك
ظهورت، این دامن سیاه را بر دامنه دارد. همه می?دانند که درختان به انتظار تو ایستاده?اند و این هواي عفن را تاب می?آورند.
هنگامه?اي که عالم و آدم به آرزوي تو نفس می?کشد، چه بی?نصیبم من - این ساکن کوي قلم - اگر به ترنم یاد تو زنده نباشم.
چه بی?سعادتم اگر واژه?ها را در امارت نام تو به غلامی نیاورم. چه بی?رونق است بساط هنر، آن دم که از مائده رحمانی عشق تو
در آن نشانی نباشد. جانان جان! اینک قلم به یاد تو می?تپد، کلمه به نام تو نفس می?کشد، کلام از حضور تو جان می?گیرد، و
اندیشه چشم به راه توست... بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ به بوي گلبن وصل تو می?سراید باز
اگر او را ببینم به او می?گویم

اگر او را ببینم به او می?گویم
در کدامین شب کوفه باز خواهی گشت؟ در کدامین اوج در کدامین عروج چشم به راه آمدنت، در پس تمامی دریچه?هاي زمین
ایستاده?ام چقدر دلم تنگ شده است! و چشم?هایم چه بزرگ شده?اند! و نطفه یک سؤال که در سرم بارور می?شود! پس تو
کی می?آیی؟ تو اي وسعت بیداري اي همه دریایی، که دلم لبریز از عطش?هاي بیابانی است. تهران - فاطمه مرادي هزاري
(دانشجو) اگر او را ببینم جسارت گفتن؟! دیدن و پرواز ... فقط همین تهران - وحید علیان?نژادي (دانشجوي دانشگاه علوم
پزشکی) اگر او را ببینم به او می?گویم: دریا به دریا، کوه به کوه، صحرا به صحرا در انتظار تو پیمودم شهریار - عبدآباد اگر او را
ببینم به او می?گویم: گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی تهران - مجتبی نوید اگر
او را ببینم به او می?گویم: بابی انت و امی فداك قم - حسین بادرام اگر او را ببینم به او می?گویم: چه بگویم ؟ باید از غم
نگفتن?ها گفت... مهدي مختاري، دانشجوي دندانپزشکی اگر او را ببینم به او می?گویم: مولاي من اکنون این دل?هاي مشتاق در
انتظار عدل توأند. در انتظار جوانه زدن کلمه حق، اي ستاره عدل بیا و چشم دلمان را به قدومت روشن کن . عذرا لطفی -
دانشجوي حقوق اگر او را ببینم به او می?گویم: ... جمعه?ها صدها نگاه بر آسمان خیره می?شوند. جمعه?ها هزاران دل منتظر، از
شوق به سرآمدن انتظار، در قفس تنگ سینه برایت می?تپند. اي صاحب جمعه?ها! بیا و دلتنگی غروب جمعه?ها را بر طرف ساز.
تهران - فهیمه قنبرپور دانشجو اگر او را ببینم به او می?گویم: بیا که علوم، سرگردان سر برآوردن هستند، امّا نمی?دانند مسیر و
صراط کجاست؟ اندیمشک - عرفان اسلامی?زاده اگر او را ببینم به او می?گویم: اي راهبر انسان?هاي در راه مانده! در ساحل
پیروزي چشم به راه توییم و فریاد می?کشیم که: مهدیا ... بیا گنبد - سید احمد محمودزاده اگر او را ببینم به او می?گویم: به تو
می?اندیشم من در این تنهایی به تو می?اندیشم بی?تو در تک تک گل?هاي بهار بی?تو در زمزمه بین گل و سبزه و آب به تو
می?اندیشم بعد تو؛ یک یک گل?ها خشکید بعد تو کاج بلند، صبحگاهان به صداي خوش باد، هیچ لبیک نگفت و قناري در باغ،
مرد در گوشه سرد و تاریک و درخت گل سرخ، قهر کرد با همه اهل زمین به تو می?اندیشم! کاش می?شد که سرانجام تو را
می?دیدیم و تو با عطر گل یاس به ما می?گفتی که محبت زیباست که درخت گل سرخ هر کجا می?تواند باشد و گل شادي هر
سو تا ابد زنده و شاداب می?زند گلبرگی بر سر دخترك شاه و فقیر و زمان خوبی تا ابدیت جاریست کاش می?شد که سرانجام تو
را می?دیدم . به تو می?اندیشم تهران : مرجان کردیان (دانشجوي دانشگاه الزهرا)
یک کتاب در یک نگاه
نام کتاب: ظهور حضرت مهدي (ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان مؤلف: سیداسدالله هاشمی شهیدي ناشر: انتشارات
صفحه 42 از 51
مسجد مقدس جمکران نوبت و تاریخ چاپ: تابستان سال 1380 ، نوبت اول از مطالعه سرگذشت فرهنگ بشریت و بررسی تاریخ
تفکّر در طول حیات انسان این حقیقت به وضوح معلوم می?شود که بشر در تمام دوره?هاي زندگی خود به یک سلسله مسائل
بنیادین اعتقاد راسخ داشته است که هر یک از آنها در تعیین مسیر زندگی و جهت?گیري او در نظام هستی عمیق?ترین تأثیر را
دارند و حتی با گذشت قرون متمادي و وقوع تحولات بسیار عظیم در عرصه?هاي تفکّر و اندیشه و پیدایش مکاتب مهم فکري و
اعتقادي نه تنها از اهمیت آن مسائل بنیادي کاسته نشده است بلکه دستاوردهاي خوب و بد تمدن جدید حقانیت و ضرورت پایبندي
به این بخش از مسائل اعتقادي را بیش از پیش به اثبات رسانده است. یکی از این موارد اعتقاد به ظهور یک منجی بزرگ جهانی
است که در یکی از سخت?ترین برهه?هاي زندگی انسان?ها با هدف از بین بردن تمام نابسامانی?ها و بی?عدالتی?هاي ناشی از
نفس پرستی انسان?هاي هواپرست از پس پرده غیبت بیرون آمده و با یاري گروهی از انسان?هاي صالح و باایمان از طریق به اجرا
درآوردن کاملترین احکام و مقررات و حاکمیت بخشیدن به ارزش?هاي متعالی زمینه را از هر جهت براي کمال واقعی افراد بشر در
سرتاسر عالم فراهم خواهد نمود و بدین ترتیب به آرزوها و اهداف رهبران راستین بشریت بویژه انبیا و اوصیا تحقق بخشیده و صلح
و امنیت و آسایش را در همه جوامع مستقر خواهد ساخت. اعتقاد به ظهور یک منجی مقتدر در آخرالزمان نه تنها در تمام ادیان
الهی بلکه حتی در مکاتب غیرآسمانی مورد توجه قرار گرفته و در آموزه?هاي هر یک از آنها ویژگی?ها و خصوصیت?هاي
خاصی براي او ذکر شده است. در کتاب حاضر مؤلف تلاش کرده است به صورت مفصل مسأله موعود جهانی را از دیدگاه ادیان
بزرگ جهان بویژه دین اسلام و آیین مسیحیت و یهود و زرتشت و هندو و مانوي و... مورد بررسی و تحقیق قرار دهد. بر این اساس
وي مجموعه مطالب مورد نظر خود را در ضمن دوازده بخش و 455 صفحه به شرح ذیل تنظیم و به نگارش درآورده است. بخش
اول: مسأله مهدویت و اندیشه ظهور حضرت مهدي(ع) در این بخش پس از اشاره به دیدگاه اسلام درباره ظهور مهدي، به شبهات
منکران و مغرضان مخالف پاسخ داده می?شود و در ادامه به دیدگاه?هاي برخی از صحابه و تابعین و رهبران اقوام و ادیان در زمینه
ظهور آن حضرت پرداخته و نیز مباحثی چون مسیح?هاي دروغین، عقلی، منطقی، فطري بودن مسأله اعتقاد به مهدي(ع) و... را
مورد کنکاش قرار می?دهد. بخش دوم: نوید اسلام درباره ظهور حضرت مهدي(ع) در این قسمت دیدگاههاي تشیع و تسنن از
طریق بررسی تعداد روایات و ویژگی?هایی که در روایات براي مهدي موعود ذکر شده است مورد تحلیل و بررسی قرار می?گیرد.
بخش سوم: شناخت مهدي(ع) در این فصل حدود بیست و پنج وصف حضرت مهدي(ع) که در ضمن ده?ها روایت آمده است
مورد اشاره قرار می?گیرد که از جمله آنهاست: مهدي موعود از عرب، از اولاد کنانه، از قریش، از عترت پیامبر، از اهل?بیت،
علیهم?السلام، از فرزندان علی، زهرا، حسنین،... و فرزند امام عسکري(ع) است. بخش چهارم: اعتراف دانشمندان اهل سنت به
صحت احادیث مهدوي(ع) در مجموعه مباحث این بخش با اهداف پاسخ به برخی ادعاهاي کذب افرادي چون ابن حزم و ابن کثیر
و... اثبات می?شود که اندیشمندان بزرگ اهل تسنن نیز اعتراف دارند که روایات مربوط به موضوع مهدویت هم از جهت کمیت و
هم از نظر کیفیت داراي اعتبارند و خدشه?اي بر آنها وارد نیست. بخش پنجم: موعود در گفتار دانشمندان بزرگ اهل سنت در این
بخش دیدگاه?هاي حدود بیست و پنج نفر از اندیشمندان بزرگ اهل سنت درباره نسب حضرت مهدي(ع) به همراه پاسخ به افسانه
ساختگی سرداب سامرا مورد اشاره قرار می?گیرد. بخش ششم: تفاوت?هاي نادرست و داوري حساب نشده مطالبی چون رد نظریه
و ادعاي مهدویت و... در این » محمد احمد سودانی « به اصالت مسأله مهدویت در اسلام و » جیمز دار مستتر « اعتراف ،» مارگلی پوت «
قسمت ارائه شده است. بخش هفتم: مسأله انتظار با هدف بررسی ابعاد مختلف مسأله انتظار در زمینه انتظار از نظر لغت، انتظار در
قرآن و روایات، مفهوم صحیح انتظار، آثار سازنده انتظار، مسؤولیت منتظران و اعتراف برخی از دشمنان به سازندگی انتظار و...
مباحثی در این قسمت آمده است. بخش هشتم: حضرت مهدي(ع) و نویدهاي ظهورش در قرآن کریم ائمه اطهار، علیهم?السلام،
برخی از آیات قرآن را به مسأله مهدویت تطبیق و تفسیر کرده?اند که در این بخش آیاتی از چهارده سوره قرآن از این نظر مورد
صفحه 43 از 51
بررسی قرار می?گیرد. بخش نهم: نوید ظهور حضرت مهدي(ع) در کتاب?هاي مقدس ادیان و اخبار اهل?بیت، علیهم?السلام،
مطالبی از کتاب?هاي مقدس ادیان الهی و غیرالهی که به مسأله موعود جهانی مربوط می?شوند در این بخش مورد اشاره قرار
می?گیرد. از کتاب?هایی چون: اوپانیشادها، پاتیکل، دادتک تورات، زبور، انجیل?هاي متی، مرقس، یوحنا، لوقا و منابع زرتشتی
و... عباراتی به عنوان شاهد ارائه شده است. بخش دهم: دین آینده جهان در این قسمت ضمن اشاره به این حقیقت که جهان روزي
را در پیش دارد که تمام مرزهاي جغرافیایی کشورها برداشته خواهد شد و یک حکومت واحد جهانی در سرتاسر زمین حاکمیت
خواهد داشت تلاش می?شود تا به این سؤال که در زمان تشکیل حکومت واحد جهانی چه دین و آیینی و کدام کتاب آسمانی
مورد پذیرش مردم خواهد بود؛ بر این اساس پس از بررسی آیات قرآن کریم و روایات اهل?بیت، علیهم?السلام، و ویژگی?هاي
دین اسلام و دعوت از پیامبر اکرم 9 و خاتمیت نبوت رسول خدا 9 و... نتیجه می?گیرد که در جامعه واحد عدل جهانی فقط دین
اسلام به جهت برخورداري از جهان?بینی صحیح و احکام و قوانین کامل شایستگی پاسخ به نیازهاي همه جانبه بشر را خواهد
داشت و دین حاکم در جامعه جهانی موعود اسلام ناب محمدي 9 است. بخش یازدهم: جهان پیش از ظهور بحث?هاي مربوط به
اوضاع جهان از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... قبل از قیام امام زمان(ع) در این بخش مورد اشاره قرار می?گیرد. عوارض شوم
تمدن صنعتی نظیر گسترش یأس و ناامیدي و فساد اخلاق و ازدیاد بزهکاري و مسابقات تسلیحاتی خطرناك و وقوع جنگ?هاي
خانمانسوز و... به همراه دیدگاه?ها و اعترافات دانشمندان بزرگ معاصر درباره عوارض منفی تمدن جدید و لزوم تشکیل یک
حکومت واحد جهانی و... از جمله مطالبی هستند که در این قسمت به آنها پرداخته شده است. بخش دوازدهم: سیماي راستین
ظهور حضرت مهدي(ع) در این قسمت که آخرین بخش از کتاب است برخی از ویژگی?هاي حضرت مهدي(ع) و عوامل پیروزي
آن حضرت و ویژگی?هاي یاران آن حضرت در قرآن و روایات به همراه مطالبی در زمینه وقت و مدت حکومت جهانی منجی
عالم بشریت به چشم می?خورد.
چهره امام مهدي علیهالسلام درآیینه القاب- 1
صادق سیدنژاد القاب ائمه اطهار، علیهمالسلام، از آن جمله القاب امام زمان، عجّلاللَّهتعالیفرجه، یکی از راههاي مهم شناخت
خصایل و فضایل آن حجتهاي به حق الهی است. در این نوشته تلاش میشود تا از طریق ارایه توضیح مختصر در زمین 7 برخی از
لقبهاي حضرت بقیۀالله، با ابعاد مختلف ویژگیها و اوصاف آن حضرت از منظر القابی که براي او تعیین شده است بیشتر آشنا
شویم. براي امام زمان 7 اسامی و لقبهاي زیادي ذکر شده است در کتاب نجمالثاقب مرحوم محدث نوري حدود صد و هشتاد و دو
نام و لقب و در کتاب نام نامه حضرت مهدي 7 به حدود سیصد و ده اسم و لقب آن حضرت اشاره شده است. گفتنی است که منشأ
اصلی این نامها و لقبها علاوه بر تصریح ائمه اطهار، علیهمالسلام، و پیامبر اکرم 9 ادعیه و زیارتنامههایی است که براي امام زمان 7
ذکر شده است. در اینجا به برخی از مهمترین القاب آن حضرت اشاره میکنیم: 1. مهدي: یکی از مشهورترین لقبهاي امام زمان 7
مهدي است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت با این لقب روایتهاي مختلفی ذکر شده است. حضرت امام محمد باقر 7
میفرمایند: هنگامی که مهدي ما قیام کنند ثروتها را بطور مساوي تقسیم و در جامعه به عدالت و دادگري رفتار میکند. هر کس
از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس او رإ؛آ ط نافرمانی کند از خدا نافرمانی کرده است. و آن جضرت را
نامیدهاند چون به امور پنهان و نهانی هدایت میگردد. 2 درباره امور نهانی که آن حضرت به آنها هدایت میشود یا » مهدي «
هدایت میکند با توجه به تعابیر روایات نظرات چندي بیان شده است. از آنجا که در دوره غیبت مخصوصاً دوران غیبت کبري در
اثر پیدا شدن تبلیغات ضددینی و تفسیرها و برداشتهاي نامناسب از احکام دین و نفوذ خرافات و اندیشههاي غلط غیردینی به اصول
و تعالیم اصیل اعتقادي مردم دین اصلی و حتی قرآن اصلی را فراموش خواهند کرد. آن حضرت پس از ظهور قرآن اصیل و احکام
صفحه 44 از 51
واقعی اسلام را از لابلاي آنهمه تحریفات و تفسیرهاي نادرست بیرون خواهند کشید به گونهاي که حتی مردم گمان خواهند کرد
که ایشان یک دین و آیین جدیدي را مطرح میکنند به این مناسبت آن حضرت را مهدي میگویند. پیامبر اکرم 9 در این باره
میفرمایند: دوازدهمین فرزندم به گونهاي غایب خواهد شد که اصلًا دیده نخواهد شد و در این دوره غیبت وقایع سختی رخ خواهد
داد و در نتیجه طولانی شدن این دوره زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و خطی اثري باقی نخواهد ماند.
در آن موقع خداوند متعال به وي اجازه خواهد داد تا قیام کند آنگاه به وسیله او اسلام را تقویت و تجدید خواهد کرد. 3 بر طبق
این دیدگاه چون حضرت مهدي 7 مردم را به حقایق پنهان شده دینی راهنمایی خواهند کرد او را مهدي میگویند. دیدگاه دیگر
این است که قائم آل محمد 9 را از این رو مهدي میگویند که مردم را به اموري که بر آنها پوشیده است راهنمایی خواهد کرد. وي
پس از ظهور جهت ارشاد پیروان ادیان دیگر کتابهاي آسمانی تحریف نشده آنها را به آنها نشان خواهد داد و از این طریق آنها را
با دین اصیل خودشان آشنا خواهد ساخت و بر اساس همان احکام تحریف نشده آیین خودشان با آنان رفتار خواهد کرد. در
روایتی میخوانیم از جمله کارهاي حضرت امام زمان 7 پس از ظهور این است که وي تورات اصلی و انجیل اصلی و سایر
کتابهاي انبیاي گذشته را از یک مخفیگاه خارج خواهد ساخت. 4 دیدگاه دیگر این است که آن حضرت پس از ظهور مردم را
در تمام زمینههایی که به بیراهه رفتهاند ارشاد خواهند کرد تا به راه و شیوههاي درست دست یابند؛ چون انحرافات دوران غیبت تنها
در احکام دینی نیست چرا که در اثر جهل و ناآگاهی در عرصههاي سیاسی، علمی و صنعتی نیز مردم دچار اشتباهات زیادي
میشوند. طرفداران این برداشت نیز به برخی از روایات که مشتمل بر تعابیر خاصی هستند تمسک میجویند. به عنوان مثال از امام
صادق 7 روایت شده است که آن حضرت فرمودند: آن حضرت را مهدي میگویند چون مردم را به اموري که گم کردهاند هدایت
میکند 5 این تعبیر شامل انحراف سیاسی و اقتصادي و فرهنگی و اجتماعی و... نیز میشود. نتیجه آنکه میتوان گفت چون امام
زمان 7 به برکت علم بینظیري که مردم را در تمام عرصههاي حیات فردي و اجتماعی و علمی و دینی به راه صحیح هدایت خواهند
میگویند. البته در برخی روایات نیز به » مهدي « کرد و آنها را از تمام گمراهیها نجات خواهند داد به این مناسبت آن حضرت را
این نکته هم اشاره شده است که یکی از چیزهاي مخفی که حضرت مهدي 7 مردم را به آن هدایت خواهند کرد. ذخایر زیرزمینی و
معادن است که شاید این لقب به این قبیل از عملکردهاي حضرت مهدي 7 نیز دلالت داشته باشد. 2. قائم: گرچه همه انبیا و امامان با
توجه به شرایطی که در آن واقع شده بودند قائم به حق بودند امّا حضرت مهدي 7 را بالخصوص قائم لقب دادهاند. وقتی ابوحمزه
ثمالی به امام محمد باقر 7 عرض کردند: اي فرزند رسول خدا مگر همه شما اهلبیت قیام کننده به حق نیستید؟ حضرت فرمودند:
چرا همه ما براي حق قیام میکنیم. آنگاه ابوحمزه سؤال میکند: پس چرا از بین همه اهلبیت فقط به صاحبالامر 7 قائم گفته
میشود؟ حضرت باقر 7 میفرمایند: موقعی که حضرت سیدالشهداء 7 به شهادت رسیدند همه فرشتگان آسمانها از این پیشامد
ناراحت و متألم شدند. خداوند متعال به منظور دلداري آنها امامان نهگانه از نسل امام حسین 7 را به آنها نشان دادند آنگاه که به
مهدي آل محمد 9 که در آن حال مشغول نماز و نیایش به درگاه حضرت حق بودند رسیدند خداوند متعال فرمودند: این همان
قائمی است که به وسیله قیام او از قاتلان حسین بن علی 7 انتقام خواهم گرفت. 6 و امام صادق 7 در این باره فرمودهاند: مهدي 7 را به
خاطر قیامش براي حق قائم نامیدهاند. 7 بر طبق این قبیل از روایات چون دوازدهمین جانشین پیامبر اکرم 9 بزرگترین حکومت و قیام
اصلاحی دینی را در طول تاریخ حیات بشر انجام خواهد داد و در سرتاسر حکومت عدل جهانی اسلام را مستقر خواهد ساخت به
داده شده است. در این باره روایتهاي دیگري نیز هست که از بفعد دیگري این مطلب را مورد توجه قرار » قائم « آن حضرت لقب
دادهاند که البته منافاتی با برداشت دسته اول ندارد. بر طبق این دیدگاه آن حضرت را قائم میگویند چون سالها پس از غیبت وقتی
که مردم در اثر طول زمان یاد و خاطره آن حضرت را کم کم در اثر مشغول شدن به زینتهاي دنیا فراموش کردند، آن حضرت
نامیده شده است. در این زمینه از پیامبر » قائم « قیام خواهند کرد و حکومت عدل جهانی را در سرتاسر عالم برقرار خواهند ساخت
صفحه 45 از 51
اکرم 9 روایت شده است که آن حضرت فرمودند: از این جهت قائم ما اهلبیت را قائم نامیدهاند که پس از فراموش شدن نامش قیام
میکند. 8 و یا وقتی از امام جواد 7 سؤال میکنند چرا او را قائم مینامند؟ در جواب میفرمایند: زیرا بعد از آنکه نام آن حضرت از
خاطرهها فراموش شود و اکثر مفقودین به امامت آن حضرت از دین خدا و اعتقاد به امامت حضرت مهدي 7 رویگردان شوند او قیام
میکند. 9 و نقل شده است به محض شنیدن ظهور آن حضرت عدهاي خواهند گفت: در طول این همه سال چگونه ممکن است او
زنده مانده باشد باید تاکنون استخوانهاي او هم پوسیده شده باشد. چطور ادعا میکند که او قیام کرده است؟ امّا در هر حال آن
زمانی که شرایط فراهم گردد و به اذن پروردگار عالم او قیام خواهد کرد. عظیمترین انقلاب قابل تصور را رهبري خواهد نمود و
قافله بشریت را به سعادت واقعی رهنمون خواهد شد. ادامه دارد پینوشتها: 1. عقدالدرر، باب 3، ص 40 ؛ اثباةالهداة، ج 7، ص 110
6. همان، . 5. بحارالانوار، ج 51 ، ص 28 . 4. اثباةالهداة، ج 7، ص 110 . 3. بحارالانوار، ج 51 ، ص 29 . 2. منتخبالاثر، ص 98 . و 169
. 8. کمالالدین، ص 378 . 7. معانیالاخبار، ص 65 . ص 30
یک جمله و بس
در تقویم انتظار، همه فصلها از عطر بهاري مهدي (عج) متبرك است. نوروز منتظران روزي است که از شب نیمه شعبان آغاز
میشود. انتظار، فاصلهاي است میان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه ظهور. بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیباي
نرگس. اگر سختی زمستان غیبت نبود، شوق آمدن بهار عدالت معنا نداشت. خانه?تکانی، رسم قدیمی همه منتظران بهار است.
بهارف مهدي (عج) از راه میرسد، خانه?تکانی دلها را فراموش نکنیم. بهترین هدیه?اي که می?توان براي گلدان شکسته قلب
منتظران خرید، یک شاخه گل نرگس است. جمعهها کافی نیست، هر روز سهمی را به امام زمان (عج) اختصاص بدهیم. منتظران
واقعی به اشک و آه و دعا اکتفا نمیکنند. نیمههاي شعبان میآیند و میروند، حیف است اگر فقط با نقل و مشکلات و شیرینی
برگزارش کنیم. کملطفی مهمان است بر سرف سفره بنشیند و صاحبخانه را نشناسد، حتی اگر او را نبیند. امام زمان (عج) بیشتر از
آن به گردن شیعه حق دارند که فقط نیمه?هاي شعبان به یادشان بیفتیم. اگر خورشید از چشم ما پنهان مانده است، تقصیر ابرها
نیست، چشمان ما باران نخورده است. حتی اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم. اي کاش روزهاي
او طولانی?تر نبود. مبادا فقط وقتی همه درها به رویمان بسته شد، درف خانه امام زمان (عج) را » غیبت « ما از شبهاي » غفلات «
است. هر دستی در آرزوي بوسیدن حجرالاسود است، » صفا « یی که دارد، بی?گل روي مهدي (عج) بی » صفا « بزنیم. مکه با همه
حجرالاسود در آرزوي بوسیدن دست مهدي (عج) است. منتظرتر از امام زمان (عج) سراغ داریم؟ 1167 سال در انتظار!
دلنشین?ترین اشعار در دیوان انتظار، سروده دل?سپرده?ترین شاعران است، آنها که دل به حضرت مهدي (عج) سپرده?اند. نمازف
هیچ مأمومی بیامام اقامه نمیشود، ما چند رکعت را به امام خویش اقتدا کرده?ایم؟ دیر و زودش مصلحت است، امّا هیچ عریضهاي
بی?جواب نمی?ماند.
پرسش شما و پاسخ موعود
اشاره: این صفحه اختصاص به طرح پرسشها، شبهات و مسائلی دارد که براي شما عزیزان مطرح شده و یا در محیط خانواده و
مدرسه از آنها صحبت به میان آمده است. چه در موضوع مهدویت و چه در سایر زمینه?هاي اعتقادي و اخلاقی. پس، دست به کار
شوید و از همین حالا پرسشهاي خود را با ما در میان بگذارید. ما هم سعی می?کنیم، پاسخهاي مناسبی به آنها بدهیم. سپوال :
خواهر ارجمند محبوبه بوالحسنی از اراك پرسیده?اند: در مجله موعود جوان شماره 22 در صفحه 7 خانم فاطمه درخشان از
امام « : ایشان می?فرمایند »؟ آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود مطلع?اند « : حضرت آیت?الله ناصر مکارم شیرازي سؤال می?کند
صفحه 46 از 51
زمان(ع) مطابق منابع مشهور ما، از زمان ظهورشان به طور دقیق باخبر نیستند. زمان ظهور ایشان مانند زمان قیامت بر همه کس جز
اما در کتاب نشانه?هاي ظهور او از مرحوم حاج شیخ محمد خادمی شیرازي در صفحه 27 ». خداوند، مستور و پنهان است
خواننده گرامی! امروز وجود مقدس امام عصر، روحی له الفداء، گنجهاي علم خداوند در نزد آن وجود مقدس است، « : می?فرماید
»؟ آن وقت چگونه ممکن است که از علم به ظهور خود که در رأس تمام مسائل حیاتی عالم آفرینش قرار دارد، بی?اطلاع باشد
سخنان حضرت آیت?الله مکارم شیرازي با متن صفحه 27 کتاب آقاي مرحوم حاج شیخ محمد خادمی شیرازي تناقض دارد. حال از
جناب عالی تقاضا دارم مشخص فرمایید کدام مورد صحیح است؟ آیا قطب عالم امکان از زمان ظهور خود آگاهند یا خیر؟ سپوال :
برادر عزیزمان آقاي اسماعیل بوالحسنی نیز در نامه دیگري پس از مطرح کردن مطلبی که در نامه پیشین آمده بود پرسیده?اند:
بنده و همه ما می?دانیم که خداوند، تبارك و تعالی، همه چیز را می?داند و به همه امور واقف است. سؤال این است که: آیا امام «
زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهی دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حکمی دارد؟ جواب: با سپاس از
نکته?سنجی این خواهر و برادر عزیز، در پاسخ پرسش آنها نکاتی را یادآور می?شویم: 1. تعیین وقت براي ظهور و فلسفه انتظار
انتظار منجی از سویی عاملی براي پایداري و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی براي پویایی و
تحرك شیعیان و آماده?باش همیشگی آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی
خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندي در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود. به عبارت
دیگر انتظار ظهور حجت در آینده?اي نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود
می?گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال
خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر می?اندیشد شاید در آینده?اي نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و
مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداري و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایه?هاي ایمانی و
اعتقادي?اند. با توجه به مطالب یاد شده، می?توان گفت که تعیین زمان براي ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا
منتظر را به سستی و یا ناامیدي بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده?اي نه چندان دور، ظهور به
وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می?شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست
آوردن آمادگی لازم براي ظهور خودداري می?کنیم. از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ
ندهد ما دچار ناامیدي و یأس می?شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته?اي
است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن
آیا براي این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود: کسانی که براي این امر « حضرت در پاسخ این پرسش که
وقت تعیین می?کنند، دروغ می?گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود:) زمانی که موسی(ع) قومش
را براي رفتن به قراري که با پروردگارش داشت ترك کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی?گردد، اما زمانی که
خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند... 1 داستان ارتداد قوم
یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداري است به همه کسانی
که در پی تعیین وقت براي ظهورند. آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر
در روایتی که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه می?فرماید: اگر به ما گفته می?شد: این امر
[ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی?شود؛ دلها سخت می?شد و بیشتر مردم از اسلام برمی?گشتند. اما
گفته?اند: این امر چه با شتاب پیش می?آید و چه نزدیک است! تا دلهاي مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود. بنابراین
همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوري
صفحه 47 از 51
2. ظهور ناگهانی فرا می?رسد . وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت براي تان خودداري نمایند 2
در بسیاري از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز
همانند قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرامی?رسد. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر
اکرم(ص) نقل می?کند چنین آمده است: به پیامبر(ص) عرض شد: اي رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور
تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می?سازد. فرا « . می?کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است
3و 4. امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه: آیا چشم » رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید
به راه چیزي جز آن ساعتند که ناگاه و بی?خبرشان بیاید؟ 5 می?فرماید: مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان
برایشان بیاید 6. حضرت صاحب?الامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید می?ورزند که ظهور ناگهانی و دور از
انتظار فرا می?رسد: فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می?رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براي کسی سودي ندارد و پشیمانی از
گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی?بخشد 7. این دسته از روایات از یکسو هشداري است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور
حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکري به همه کسانی که در پی تعیین وقت براي ظهورند. 3. نهی از تعیین وقت براي ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت براي ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت
براي ظهور می?پردازند تکذیب کنیم. در اینجا براي آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره می?کنیم. امام صادق(ع) در
روایتی خطاب به محمدبن سلم می?فرماید: اي محمد! هر کس براي تو خبري از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب
به امام » مهزم « او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] براي هیچ?کس وقت ظهور را تعیین نکرده?ایم 8. در روایات دیگري وقتی
صادق(ع) عرض می?کند: فدایت شوم، در مورد این امري که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع می?شود؟ آن
حضرت می?فرماید: اي مهزم! آنان که [براي این امر] تعیین وقت می?کنند دروغ می?گویند و آنها که [در این امر] شتاب
می?کنند نابود می?شوند و کسانی که تسلیم می?شوند نجات می?یابند 9. همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه
وارد شده چنین می?خوانیم: اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند » اسحاق بن یعقوب « صاحب?الزمان(ع) در پاسخ به پرسشهاي
است و آنان که [براي ظهور] وقت تعیین می?کنند دروغ می?گویند 10 . توجه به روایات یاد شده به?خوبی این نکته را بر ما روشن
می?سازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهاي اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش?بینی زمان ظهور و تعیین وقت
براي آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعاي کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوي نشر این?گونه
ادعاها را بگیریم. فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندي زمانی براي ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع
نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمی?شوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از
دست نمی?دهند؟! 4. زمان ظهور، رازي از رازهاي خدا براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند،
تبارك و تعالی، می?داند تقویت می?شود و می?توانیم بگوییم حضرت مهدي (ع) نیز منتظر روزي هستند که با اذن خداوند
حرکت نجات?بخش خود را آغاز کنند. اما از برخی دیگر از روایات چنین برمی?آید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را
چون بسیاري دیگر از رازهاي آفرینش براي پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را براي وصیّ خود
امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را براي فرزندشان امام حسن مجتبی(ص) و... همینطور هر امام براي امام پس از خود آشکار ساخته
است. ولی آنها اجازه آشکار ساختن آن را براي دیگران ندارند. در قسمتی از وصایاي امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان،
با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است: اي فرزند نعمان! عالم (امام) نمی?تواند از همه آنچه » مؤمن الطاق « معروف به
که می?داند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛
محمد(ص) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را
صفحه 48 از 51
به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگري [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید... 11 بنابراین در مورد این مطلب که آیا
امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعی و صریحی نمی?توان کرد و هر دو احتمال از روایات
قابل?استفاده است. سخن آخر این?که براساس روایات قطعی و تردیدناپذیر وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب
به » انتظار فرج « آمادگی کامل براي فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع
عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادي شیعه با طرح مباحث فرعی و حاشیه?اي چون زمان ظهور، نحوه زندگی حضرت در زمان
غیبت و... مورد بی?توجهی یا کم توجهی قرار گیرد و از وظایف اصلی منتظران در زمان غیبت، غفلت شود. پی نوشتها: 1. محمد
4. شیخ صدوق، کمال?الدین . 3. سوره اعراف ( 7) آیه 187 . 2. همان، ص 369 ، ح 6 .368- بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 369
7. همان، ج . 6. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 24 ، ص 164 ، ح 4 . 5. سوره زخرف ( 43 ) آیه 66 . و تمام النعمۀ، ج 2، ص 373
، 10 . شیخ صدوق، همان، ج 2 . 9. محمد بن یعقوب کلینی، همان، ص 368 ، ح 2 . 8. شیخ طوسی، کتاب الغیبۀ، ص 262 . 53 ، ص 176
. 11 . محمدباقر مجلسی، همان، ج 75 ، ص 289 ، ح 2 . ص 483 ، ح 4
درباره مرکز